با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Shutdown

ˈʃʌtdaʊn ˈʃʌtdaʊn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    shutdowns

معنی

noun countable
تعطیل، بسته بودن (برای مثال مدرسه یا کارخانه)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shutdown

  1. noun Termination of operations
    Synonyms: closedown, closing, cessation, closure, abandonment

ارجاع به لغت shutdown

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shutdown» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shutdown

لغات نزدیک shutdown

پیشنهاد بهبود معانی