آخرین به‌روزرسانی:

Skidoo

skɪˈduː skɪˈdʊː

گذشته‌ی ساده:

skidooed

شکل سوم:

skidooed

سوم‌شخص مفرد:

skidoos

وجه وصفی حال:

skidooing

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: skiddoo

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive

در رفتن، فلنگ را بستن، زدن به چاک، ناپدید شدن، رفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The cat skidooed as soon as it heard the vacuum cleaner.

گربه، همین که صدای جاروبرقی را شنید، در رفت.

You better skidoo before trouble starts.

قبل‌از اینکه دردسر شروع بشه، بهتره فلنگو ببندی.

پیشنهاد بهبود معانی

سوال‌های رایج skidoo

گذشته‌ی ساده skidoo چی میشه؟

گذشته‌ی ساده skidoo در زبان انگلیسی skidooed است.

شکل سوم skidoo چی میشه؟

شکل سوم skidoo در زبان انگلیسی skidooed است.

وجه وصفی حال skidoo چی میشه؟

وجه وصفی حال skidoo در زبان انگلیسی skidooing است.

سوم‌شخص مفرد skidoo چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد skidoo در زبان انگلیسی skidoos است.

ارجاع به لغت skidoo

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «skidoo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/skidoo

لغات نزدیک skidoo

پیشنهاد بهبود معانی