فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Skydive

ˈskaɪˌdaɪv ˈskaɪˌdaɪv

گذشته‌ی ساده:

skydived

شکل سوم:

skydived

سوم‌شخص مفرد:

skydives

وجه وصفی حال:

skydiving

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive

ورزش چتربازی کردن، سقوط آزاد داشتن

They plan to skydive over the ocean this summer.

آن‌ها قصد دارند تابستان امسال بر فراز اقیانوس چتربازی کنند.

He loves to skydive whenever he gets a chance.

او دوست دارد هروقت فرصتی پیدا کرد، چتربازی کند.

noun countable uncountable

ورزش پرش آزاد (در بالاترین ارتفاع مجاز در آسمان با استفاده از تجهیزات مخصوص)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The skydive took place over breathtaking landscapes.

پرش آزاد بر فراز مناظر خیره‌کننده انجام شد.

She captured stunning photos during her first skydive.

او در اولین پرش آزاد با چتر خود عکس‌های جذابی گرفت.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت skydive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «skydive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/skydive

لغات نزدیک skydive

پیشنهاد بهبود معانی