گذشتهی ساده:
skydivedشکل سوم:
skydivedسومشخص مفرد:
skydivesوجه وصفی حال:
skydivingورزش چتربازی کردن، سقوط آزاد داشتن
They plan to skydive over the ocean this summer.
آنها قصد دارند تابستان امسال بر فراز اقیانوس چتربازی کنند.
He loves to skydive whenever he gets a chance.
او دوست دارد هروقت فرصتی پیدا کرد، چتربازی کند.
ورزش پرش آزاد (در بالاترین ارتفاع مجاز در آسمان با استفاده از تجهیزات مخصوص)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The skydive took place over breathtaking landscapes.
پرش آزاد بر فراز مناظر خیرهکننده انجام شد.
She captured stunning photos during her first skydive.
او در اولین پرش آزاد با چتر خود عکسهای جذابی گرفت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «skydive» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/skydive