بوی بد دادن ، فاسد شدن (غذا)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The milk smells off; I think it's gone bad.
شیر بو میدهد؛ فکر کنم خراب شده است.
Don't eat that meat; it smells off.
آن گوشت را نخور؛ بو میدهد (فاسد شده).
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «smell off» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/smell-off