کاملاً خیس
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The sudden downpour left me soaked through.
رگبار ناگهانی من را کاملاً خیس کرد.
After diving into the pool, my clothes were soaked through.
بعد از شیرجه در استخر، لباسهایم کاملاً خیس شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «soaked through» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/soaked-through