آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Solvency

ˈsɒlvənsi ˈsɒlvənsi

معنی solvency

noun

حل‌شدنی، حل‌کردنی، تحلیل بردنی، پرداختنی، عدم اعسار، ملائت، قدرت پرداخت دین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد solvency

  1. noun freedom from danger
    Synonyms:
    freedom from financial worries financial competence richness
  1. noun the ability to meet maturing obligations as they come due
    Antonyms:

ارجاع به لغت solvency

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «solvency» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/solvency

لغات نزدیک solvency

پیشنهاد بهبود معانی