با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Son Of A Bitch

ˈsənəvəˈbɪt͡ʃ sʌnəvəbɪt͡ʃ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    sons of bitches

توضیحات

مخفف: S.O.B.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun noun phrase singular countable
انگلیسی آمریکایی عامیانه ناپسند حرام‌زاده، قحبه‌زاده، زنازاده، مادرخراب، عوضی، پدرسگ، مادرسگ، مادرجنده، مادربه‌خطا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The son of a bitch stole my wallet!
- حرام‌زاده کیفم را دزدید!
- He was mischievous, that son of a bitch.
- آن مادربه‌خطا بدجنس بود.
noun countable
ناپسند مرد، پسر، مردک، پسرک
- That son of a bitch owes me money.
- آن مردک به من پول بدهکار است.
- That son of a bitch is coming this way.
- آن پسر درحال آمدن به این‌طرف است.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت son of a bitch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «son of a bitch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/son-of-a-bitch

لغات نزدیک son of a bitch

پیشنهاد بهبود معانی