شکل جمع:
sonsفرزند پسر، پسر
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
John and David are my sons.
جان و دیوید پسران من هستند.
Iraj's son is a doctor.
پسر ایرج پزشک است.
Mary gave birth to a son.
مری پسر زایید.
sons of Iran
فرزندان ایران
Can you help me with this suitcase, son?
پسرم، میتوانی در حمل این چمدان به من کمک کنی؟
the Father, the Son, and the Holy Ghost
پدر و پسر و روحالقدس (خدا و عیسی و روحالقدس)
عیسی، حضرت مسیح
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «son» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/son