فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Split Off

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • phrasal verb B2
    جدا کردن، از هم پاشاندن، بخش کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت split off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «split off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/split-off

لغات نزدیک split off

پیشنهاد بهبود معانی