امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sportswoman

ˈspɔːrtsˌwʊmən ˈspɔːtsˌwʊmən
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    sportswomen

معنی

noun
زن ورزشکار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sportswoman

  1. noun Someone who engages in sports
    Synonyms:
    sport sportsman

ارجاع به لغت sportswoman

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sportswoman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sportswoman

لغات نزدیک sportswoman

پیشنهاد بهبود معانی