فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Square-shouldered

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

چهارشانه (آدم)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The square-shouldered man walked into the room.

مرد چهارشانه وارد اتاق شد.

The square-shouldered football player easily pushed past his opponents.

فوتبالیست چهارشانه به‌راحتی حریف‌هایش را پشت سر گذاشت.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت square-shouldered

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «square-shouldered» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/square-shouldered

لغات نزدیک square-shouldered

پیشنهاد بهبود معانی