Statuary

ˈstætʃueri ˈstætʃuəri
آخرین به‌روزرسانی:
ذخیره در لغات برگزیده

معنی

noun adjective
مجسمه‌سازی، مجسمه‌ساز، هیکل‌تراشی، تندیسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد statuary

  1. noun representation
    Synonyms:
    art statues carving

ارجاع به لغت statuary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «statuary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/statuary

لغات نزدیک statuary

پیشنهاد بهبود معانی