با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Stile

staɪl staɪl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
نردبان، پلکان
- She leaped over the stile.
- او از روی نردبان پرید.
- The farmer built a sturdy stone stile for easy access between his fields.
- کشاورز یک پلکان سنگی محکم برای دسترسی آسان بین مزارعش ساخت.
noun countable
چوب عمود چارچوب
- The carpenter carefully measured and cut the stiles for the new cabinet doors.
- نجار بادقت چوب‌های عمود درهای کابینت جدید را اندازه‌گیری کرد و برش داد.
- As I walked through the garden gate, my hand brushed a rough stile of it.
- همان‌طور که از درب باغ عبور می‌کردم، دستم به چوب عمودی زبر آن برخورد کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت stile

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stile» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stile

لغات نزدیک stile

پیشنهاد بهبود معانی