با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Stochastic

stəˈkæstɪk stəˈkæstɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
تصادفی، شانسی، اتفاقی، الله‌بختی، دارای تغییر در مواقع مختلف
- Stochastic variables play a crucial role in simulations that involve random events.
- متغیرهای تصادفی نقش مهمی در شبیه‌سازی‌هایی دارند که شامل رویدادهای تصادفی هستند.
- The stock market is known for its stochastic fluctuations, making it unpredictable at times.
- بازار سهام به‌دلیل نوسانات شانسی‌اش شناخته شده است و در برخی مواقع آن را غیرقابل پیش‌بینی می‌کند.
adjective
احتمالی
- Researchers use stochastic models to study complex systems with uncertain outcomes.
- محققان از مدل‌های احتمالی برای مطالعه‌ی سیستم‌های پیچیده با نتایج نامشخص استفاده می‌کنند.
- Stochastic processes are essential for understanding complex systems in physics.
- فرآیندهای احتمالی برای فهمیدن سیستم‌های پیچیده در فیزیک ضروری هستند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت stochastic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stochastic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stochastic

لغات نزدیک stochastic

پیشنهاد بهبود معانی