با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Stridency

ˈstraɪdnsi ˈstraɪdnsi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
جَنَم، جسارت، سرسختی، بی‌پروایی، گوش‌خراشی
- I could hear the stridency in his tone as he argued with his friend.
- وقتی با دوستش دعوا می‌کرد، می‌توانستم بی‌پروایی را در لحن او بشنوم.
- The stridency of her voice made it hard to ignore her argument.
- جسارت صدایش نادیده گرفتن استدلال او را سخت می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت stridency

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stridency» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stridency

لغات نزدیک stridency

پیشنهاد بهبود معانی