فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Stridency

ˈstraɪdnsi ˈstraɪdnsi

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

جَنَم، جسارت، سرسختی، بی‌پروایی، گوش‌خراشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

I could hear the stridency in his tone as he argued with his friend.

وقتی با دوستش دعوا می‌کرد، می‌توانستم بی‌پروایی را در لحن او بشنوم.

The stridency of her voice made it hard to ignore her argument.

جسارت صدایش نادیده گرفتن استدلال او را سخت می‌کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت stridency

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stridency» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stridency

لغات نزدیک stridency

پیشنهاد بهبود معانی