با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Subtend

    səbˈtend səbˈtend
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    verb - transitive
    در زیر چیزی بسط یافتن، شامل بودن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - a bract subtending a flower
    - برگی که گل را در بر می‌گیرد
    - Each side of a triangle subtends the opposite angel.
    - هر بر مثلث در جلو زاویه‌ی مقابل قرار دارد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد subtend

    1. verb Be opposite to; of angles and sides, in geometry
      Synonyms: delimit

    ارجاع به لغت subtend

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «subtend» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/subtend

    لغات نزدیک subtend

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند