شکل جمع:
surgenciesتیزهوشی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her surgency made her the star of the debate team.
تیزهوشیاش او را به ستارهی تیم مناظره تبدیل کرد.
The team valued her surgency, as it always kept them one step ahead.
این تیم برای تیزهوشی او ارزش قائل بود؛ زیرا همیشه آنها را یک قدم جلوتر نگه میداشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «surgency» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/surgency