آخرین به‌روزرسانی:

Surveyor

sərˈveɪər səˈveɪə

شکل جمع:

surveyors

معنی

زمین‌پیما، مساح، نقشه‌بردار، بازبین، مبصر کلاس، پیمایشگر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد surveyor

  1. noun
    Synonyms:
    assessor measurer cartographer topographer land-surveyor civil-engineer geodesist

لغات هم‌خانواده surveyor

سوال‌های رایج surveyor

شکل جمع surveyor چی میشه؟

شکل جمع surveyor در زبان انگلیسی surveyors است.

ارجاع به لغت surveyor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «surveyor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/surveyor

لغات نزدیک surveyor

پیشنهاد بهبود معانی