امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

T

tiː tiː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

بیستمین حرف الفبای انگلیسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
noun
صدای T (برای مثال در واژه‌ی time)
noun
(در فهرست و غیره) بیستم، بیستمین
noun
هرچیز به این شکل: T
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد t

  1. noun Hormone produced by the thyroid glands to regulate metabolism by controlling the rate of oxidation in cells
    Synonyms:
    thyroxine triiodothyronine thyroxin tetraiodothyronine liothyronine
  1. noun A base found in DNA (but not in RNA) and derived from pyrimidine; pairs with adenine
    Synonyms:
    thymine
  1. noun One of the four nucleotides used in building DNA; all four nucleotides have a common phosphate group and a sugar (ribose)
    Synonyms:
    deoxythymidine monophosphate
  1. noun A unit of weight equivalent to 1000 kilograms
    Synonyms:
    metric-ton mt tonne
  1. noun The 20th letter of the Roman alphabet
    Synonyms:
    t

Idioms

  • to a t

    دقیقاً، کاملاً، تمام و کمال

ارجاع به لغت t

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «t» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/t

لغات نزدیک t

پیشنهاد بهبود معانی