فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Table Salt

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

(دارای دانه‌های ریز که در آشپزی و هنگام سرو غذا استفاده می‌شود) نمک طعام، نمک خوراکی، نمک سفره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Since the addition of iodine to table salt and to bread, iodine deficiency is rare in the United States.

به‌دلیل اینکه ید به نمک خوراکی و نان اضافه می‌شود، کمبود ید در ایالات متحده‌ نادر است.

Just 2 grams of Fentanyl, which is about 10 to 15 grains of table salt, can be deadly.

فقط ۲ گرم فنتانیل که معادلِ حدود ۱۰ تا ۱۵ دانه نمک طعام است، می‌تواند کشنده باشد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد table salt

  1. noun common salt
    Synonyms:
    salt shaker

ارجاع به لغت table salt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «table salt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/table-salt

لغات نزدیک table salt

پیشنهاد بهبود معانی