آخرین به‌روزرسانی:

Take Something Badly

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

چیزی را به دل گرفتن، ناراحت شدن از چیزی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

She took the criticism badly.

او انتقاد را به دل گرفت (از انتقاد ناراحت شد).

He took the news of his failure badly.

او خبر شکستش را خیلی بد پذیرفت (خیلی ناراحت شد).

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت take something badly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «take something badly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/take-something-badly

لغات نزدیک take something badly

پیشنهاد بهبود معانی