آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Tare

ter teə

معنی tare

noun verb - transitive

وزن خالص (بدون احتساب وزن ظروف)، وزن خالص چیزی را احتساب کردن، (گیاه‌شناسی) ویسیای صحرایی، ماشک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد tare

  1. noun weedy annual grass often occurs in grainfields and other cultivated land; seeds sometimes considered poisonous
    Synonyms:
    darnel cheat bearded darnel lolium-temulentum

ارجاع به لغت tare

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tare» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tare

لغات نزدیک tare

پیشنهاد بهبود معانی