آکندهساز، تاکسیدرمیست (کسی که کار تاکسیدرمی را انجام میدهد.)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The taxidermist displayed his work at the local art fair.
تاکسیدرمیست آثار خود را در نمایشگاه هنری محلی به نمایش گذاشت.
The taxidermist skillfully preserved the rare bird for the museum.
آکندهساز بهطور ماهرانهای این پرندهی کمیاب را برای موزه حفظ کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «taxidermist» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/taxidermist