فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Terraform

ˈtɛrəˌfɔrm ˈtɛrəˌfɔːm

گذشته‌ی ساده:

terraformed

شکل سوم:

terraformed

سوم‌شخص مفرد:

terraforms

وجه وصفی حال:

terraforming

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

(سیارات دیگر را) زمینی کردن، قابل سکونت کردن، زمین‌سان کردن، قابل حیات کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The scientists plan to terraform Mars.

دانشمندان قصد دارند مریخ را قابل سکونت کنند.

It would take centuries to terraform a planet like Venus.

قرن‌ها طول می‌کشد تا سیاره‌ای مانند زهره را بتوان قابل سکونت کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت terraform

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «terraform» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/terraform

لغات نزدیک terraform

پیشنهاد بهبود معانی