فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

The Necessary

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

هر آنچه لازم است، ملزوم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

I'll do the necessary to get the job done.

من هر آنچه لازم است را انجام خواهم داد تا کار انجام شود.

He has spent the necessary money on detection.

پول لازم را به‌منظورِ شناساییِ [حقیقت] خرج کرده است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت the necessary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «the necessary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/the-necessary

لغات نزدیک the necessary

پیشنهاد بهبود معانی