نکته این است که، موضوع این است که، راستش، آخه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The thing is, I really don’t enjoy crowded places.
راستش من واقعاً از مکانهای شلوغ لذت نمیبرم.
She loves to travel, but the thing is, she’s afraid of flying.
او عاشق سفر است، اما موضوع این است که از پرواز میترسد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «the thing is» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/the-thing-is