با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Their

ðər ðə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective determiner A1
    مال آن‌ها، مال ایشان، خودشان
    • - their book
    • - کتاب آن‌ها
    • - Did everybody finish their dinner?
    • - آیا همه شام خود را تمام کردند؟
    • - their being seen
    • - دیده شدن آن‌ها
    • - Their defeat was total.
    • - شکست آنان کامل بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد their

  1. adjective His, her, or its:
    Synonyms: belonging to them, belonging to others, theirs, of them

ارجاع به لغت their

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «their» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/their

لغات نزدیک their

پیشنهاد بهبود معانی