شتابزده عمل کردن، هولهولکی اقدام کردن، بدون فکر دست به عمل زدن، زودتر از موعد اقدام کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Don't jump the gun; we need to wait for the government's official announcement before celebrating.
شتابزده عمل نکنید؛ قبلاز جشن گرفتن باید منتظر اطلاعیهی رسمی دولت باشیم.
She jumped the gun by announcing her promotion before it was officially confirmed.
او ترفیع خود را زودتر از موعد و قبلاز تأیید رسمی اعلام کرد.
She tends to jump the gun when making decisions, often leading to regrets.
او تمایل دارد که هنگام تصمیمگیری هولهولکی اقدام کند و این اغلب به پشیمانی منجر میشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «jump the gun» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/to-jump-the-gun