فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Tolbooth

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

به این شکل نیز نوشته می‌شود: tollbooth

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    باجه‌ی دریافت عوارض (راه)
    • - The tolbooth was located at the entrance of the city, and every vehicle had to pay a toll to enter.
    • - باجه‌ی دریافت عوارض در ورودی شهر قرار داشت و هر وسیله‌ی نقلیه برای ورود باید عوارض پرداخت می‌کرد.
    • - The long line of cars waiting to pass through the tolbooth caused a traffic jam.
    • - صف طولانی خودروهایی که در انتظار عبور از باجه‌ی دریافت عوارض بودند باعث ایجاد راه‌بندان شد.
  • noun
    قدیمی (انگلیسی اسکاتلندی) تالار شهر
    • - The town council convened at the tolbooth.
    • - شورای شهر در تالار شهر جلسه تشکیل داد.
    • - The tollbooth was the central hub of the town's administration, where all important decisions were made.
    • - تالار شهر مرکز اصلی اداره‌ی شهر بود؛ جایی که همه‌ی تصمیم‌های مهم در آن گرفته می‌شد.
  • noun
    قدیمی (انگلیسی اسکاتلندی) زندان
    • - The judge sentenced the to five years in the tolbooth for his robbery conviction.
    • - قاضی خوانده را به جرم سرقت به پنج سال زندان محکوم کرد.
    • - The tolbooth was overcrowded with inmates awaiting trial.
    • - زندان مملو از زندانیانی بود که در انتظار محاکمه بودند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد tolbooth

  1. noun A booth at a tollgate where the toll collector collects tolls
    Synonyms: tollbooth, tollhouse

ارجاع به لغت tolbooth

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tolbooth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tolbooth

لغات نزدیک tolbooth

پیشنهاد بهبود معانی