آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Toolbox

ˈtuːlbɑːks ˈtuːlbɒks

معنی toolbox | جمله با toolbox

noun singular countable

جعبه‌ابزار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

I bought a new toolbox to organize my carpentry tools.

جعبه‌ابزار جدیدی خریدم تا ابزارهای نجاری‌ام را مرتب کنم.

He kept all his screwdrivers and wrenches in a toolbox.

او تمام پیچ‌گوشتی‌ها و آچارهای خود را در جعبه‌ابزار نگه می‌داشت.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد toolbox

  1. noun a box or chest or cabinet for holding hand tools
    Synonyms:
    tool-chest tool case tool cabinet

ارجاع به لغت toolbox

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «toolbox» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/toolbox

لغات نزدیک toolbox

پیشنهاد بهبود معانی