شکل جمع:
top tensده تای برتر، ده مورد برتر، ده گزینهی موفق
Let’s make a list of our top ten movies to watch this year.
بیایید فهرستی از ده فیلم برترمان برای تماشا در سال جاری تهیه کنیم.
The university was ranked among the top ten institutions in the country.
این دانشگاه در میان ده مؤسسهی برتر کشور رتبهبندی شد.
فهرست ده آهنگ پرفروش (در هفته)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
That artist has had more top ten hits than anyone else this year.
آن هنرمند امسال بیش از هر کس دیگری آهنگهایی در فهرست دهتای برتر داشته است.
She finally made it into the top ten with her latest album.
او سرانجام با آخرین آلبومش به فهرست ده آهنگ پرفروش راه پیدا کرد.
شکل جمع top ten در زبان انگلیسی top tens است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «top ten» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/top-ten