فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Tormentor

ˈtɔːrˌmentər tɔːˈmentə

معنی و نمونه‌جمله

noun

زجردهنده، عذاب‌دهنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Asghar killed one of his tormentors.

اصغر یکی از کسانی را که به او شکنجه می‌دادند کشت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tormentor

  1. noun a national or public opponent
    Synonyms:
    oppressor torturer
  1. noun a flat at each side of the stage to prevent the audience from seeing into the wings
    Synonyms:
    teaser persecutor tormenter

ارجاع به لغت tormentor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tormentor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tormentor

لغات نزدیک tormentor

پیشنهاد بهبود معانی