Oppressor

əˈpresər əˈpresə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    oppressors

معنی

noun
ستمگر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد oppressor

  1. noun tyrant
    Synonyms:
    dictator despot autocrat authoritarian bully slave driver taskmaster absolute ruler persecutor martinet

ارجاع به لغت oppressor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «oppressor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/oppressor

لغات نزدیک oppressor

پیشنهاد بهبود معانی