جانورشناسی پوستهی لاکپشت، لاک (لاکپشت) (که در گذشته از آن شانه و غیره میساختند)، (صفتگونه) لاکی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
She wore a stunning necklace made of tortoiseshell.
او گردنبندی خیرهکننده از پوستهی لاکپشت به گردن داشت.
I found a beautiful tortoiseshell hairpin.
یک سنجاق سر لاکی زیبا پیدا کردم.
جانورشناسی گربهی گلباقالی، گربهی پوستلاکپشتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The tortoiseshell is a beautiful cat with a unique combination of black, brown, and orange fur.
گربهی گلباقالی گربهای زیبا با ترکیبی منحصربهفرد از خز مشکی، قهوهای و نارنجی است.
My friend adopted the tortoiseshell from the animal shelter last week.
دوست من هفتهی گذشته گربهی پوستلاکپشتی را از پناهگاه حیوانات پذیرفت.
جانورشناسی پروانهی باللاکپشتی
The tortoiseshell gracefully landed on a blooming sunflower petal.
پروانهی باللاکپشتی بهزیبایی روی گلبرگ گل آفتابگردان نشست.
I marveled at the beautiful pattern on the wings of the tortoiseshell.
از الگوی زیبای روی بالهای پروانهی باللاکپشتی شگفتزده شدم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tortoiseshell» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tortoiseshell