فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Tortoiseshell

ˈtɔːrt̬əsʃel ˈtɔːtəʃʃel
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    جانورشناسی پوسته‌ی لاک‌پشت، لاک (لاک‌پشت) (که در گذشته از آن شانه و غیره می‌ساختند)، (صفت‌گونه) لاکی
    • - She wore a stunning necklace made of tortoiseshell.
    • - او گردن‌بندی خیره‌کننده از پوسته‌ی لاک‌پشت به گردن داشت.
    • - I found a beautiful tortoiseshell hairpin.
    • - یک سنجاق سر لاکی زیبا پیدا کردم.
  • noun countable
    جانورشناسی گربه‌ی گل‌باقالی، گربه‌ی پوست‌لاک‌پشتی
    • - The tortoiseshell is a beautiful cat with a unique combination of black, brown, and orange fur.
    • - گربه‌ی گل‌باقالی گربه‌ای زیبا با ترکیبی منحصر‌به‌فرد از خز مشکی، قهوه‌ای و نارنجی است.
    • - My friend adopted the tortoiseshell from the animal shelter last week.
    • - دوست من هفته‌ی گذشته گربه‌ی پوست‌لاک‌پشتی را از پناهگاه حیوانات پذیرفت.
  • noun countable
    جانورشناسی پروانه‌ی بال‌لاک‌پشتی
    • - The tortoiseshell gracefully landed on a blooming sunflower petal.
    • - پروانه‌ی بال‌لاک‌پشتی به‌زیبایی روی گلبرگ گل آفتابگردان نشست.
    • - I marveled at the beautiful pattern on the wings of the tortoiseshell.
    • - از الگوی زیبای روی ‌بال‌های پروانه‌ی بال‌لاک‌پشتی شگفت‌زده شدم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد tortoiseshell

  1. noun Brilliantly colored; larvae feed on nettles
    Synonyms: tortoiseshell butterfly
  2. noun A cat having black and cream-colored and yellowish markings
    Synonyms: tortoiseshell-cat, calico-cat

ارجاع به لغت tortoiseshell

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tortoiseshell» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tortoiseshell

لغات نزدیک tortoiseshell

پیشنهاد بهبود معانی