امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Townsman

    ˈtaʊnzmən ˈtaʊnzmən
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun plural
    آدم شهری، اهل شهر، شهر‌نشین، شهرزی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    noun plural
    همشهری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد townsman

    1. noun A resident of a town or city
      Synonyms: inhabitant, dweller, towner, householder

    ارجاع به لغت townsman

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «townsman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/townsman

    لغات نزدیک townsman

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel