معنی trackless به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈtrækləs ˈtrækləs

معنی و نمونه‌جمله

adjective

بی‌نشان، بی رد پا، بی‌جاده، بی‌ریل، بی‌اثر، بیراهه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- a trackless forest

- جنگل بی‌جاده

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد trackless

adjective Not running on tracks

Synonyms: pathless, untrodden, wild, roadless, uninhabited, untracked, untrod

Antonyms: tracked

ارجاع به لغت trackless

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «trackless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/trackless

لغات نزدیک trackless

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel