گذر نخورده (جنگل و غیره)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The untracked wilderness was filled with hidden treasures.
بیابان گذر نخورده پر از گنجینههای پنهان بود.
We ventured into the untracked forest.
وارد جنگل گذر نخورده شدیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «untracked» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/untracked