آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Untracked

ʌnˈtrækt ʌnˈtrækt

معنی untracked | جمله با untracked

adjective

گذر نخورده (جنگل و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The untracked wilderness was filled with hidden treasures.

بیابان گذر نخورده پر از گنجینه‌های پنهان بود.

We ventured into the untracked forest.

وارد جنگل گذر نخورده شدیم.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد untracked

  1. adjective lacking pathways
    Synonyms:
    pathless roadless trackless untrodden untrod

سوال‌های رایج untracked

معنی untracked به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «untracked» در زبان فارسی به «ردگیری‌نشده» یا «پیگیری‌نشده» ترجمه می‌شود.

«Untracked» صفتی است که برای توصیف چیزی به کار می‌رود که مسیر، موقعیت، یا وضعیت آن مورد پایش، ثبت یا نظارت قرار نگرفته است. این واژه در حوزه‌های مختلفی مانند فناوری، حمل‌ونقل، ورزش، و حتی طبیعت‌گردی کاربرد دارد، اما در همه‌ی این زمینه‌ها معنای اصلی آن به نبود فرآیند ردیابی یا نظارت بازمی‌گردد. گاهی این حالت عمدی است و گاهی نتیجه‌ی کمبود امکانات یا عدم دسترسی به داده‌های لازم.

در دنیای فناوری و داده‌ها، «untracked» اغلب به فعالیت‌هایی گفته می‌شود که توسط سیستم‌های نرم‌افزاری یا پلتفرم‌ها ثبت و ذخیره نمی‌شوند. برای مثال، یک مرورگر ممکن است قابلیت مرور «untracked» یا خصوصی را ارائه دهد که در آن تاریخچه‌ی جست‌وجو و فعالیت‌های کاربر ذخیره نمی‌شود. این مفهوم در بحث حفظ حریم خصوصی اهمیت زیادی دارد، زیرا بسیاری از افراد ترجیح می‌دهند برخی فعالیت‌هایشان بدون ثبت و ردگیری باقی بماند.

در حوزه‌ی حمل‌ونقل و لجستیک، «untracked» معمولاً به محموله یا بسته‌ای اطلاق می‌شود که هیچ سیستم ردیابی برای آن فعال نیست. این یعنی موقعیت لحظه‌ای و مسیر حرکت آن مشخص نبوده و گیرنده نمی‌تواند از پیشرفت تحویل مطلع شود. چنین وضعیتی می‌تواند به دلیل ارسال با روش‌های ساده‌تر، کم‌هزینه‌تر یا حتی به دلیل اختلال در سیستم‌های ردیابی رخ دهد.

یکی دیگر از کاربردهای رایج این واژه در طبیعت‌گردی و ورزش‌های زمستانی است. مثلاً در اسکی، اصطلاح «untracked snow» به برف تازه و دست‌نخورده‌ای اشاره دارد که هنوز هیچ اثری از اسکی یا ردپا بر روی آن دیده نمی‌شود. این نوع برف برای بسیاری از اسکی‌بازان و طبیعت‌گردان تجربه‌ای ناب و لذت‌بخش به شمار می‌رود، زیرا حس بکر بودن و تازگی محیط را منتقل می‌کند.

«untracked» می‌تواند حامل معانی مثبت یا منفی باشد، بسته به زمینه‌ای که در آن استفاده می‌شود. در برخی موارد، ردگیری‌نشدن به معنای آزادی، حفظ حریم خصوصی یا تجربه‌ای بکر و دست‌نخورده است؛ در موارد دیگر، می‌تواند نشانه‌ی کمبود اطلاعات، نبود شفافیت یا دشواری در مدیریت و پیگیری امور باشد. این دوگانگی باعث شده که این واژه در متون تخصصی، مکالمات روزمره و حتی توصیف‌های شاعرانه کاربرد گسترده‌ای داشته باشد.

ارجاع به لغت untracked

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «untracked» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/untracked

لغات نزدیک untracked

پیشنهاد بهبود معانی