آخرین به‌روزرسانی:

Traffic Gridlock

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

قفل شدن ترافیک، گره ترافیکی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The city center was a scene of traffic gridlock.

مرکز شهر صحنه ای از قفل شدن ترافیک بود.

The protest caused traffic gridlock throughout the downtown area.

اعتراض باعث قفل شدن ترافیک در سراسر مرکز شهر شد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت traffic gridlock

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «traffic gridlock» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/traffic-gridlock

لغات نزدیک traffic gridlock

پیشنهاد بهبود معانی