Trial Run

ˈtraɪəlˈrən ˈtraɪəlrʌn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun phrase
استفاده آزمایشی (از هرچیز)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد trial run

  1. noun test run
    Synonyms: bench test, dry run, dummy run, practical test, practice run, rehearsal, road test, spot check, taste test, test flight, trial, trials, tryout

ارجاع به لغت trial run

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «trial run» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/trial run

لغات نزدیک trial run

پیشنهاد بهبود معانی