همچنین میتوان از trickle out و trickle back بهجای trickle in استفاده کرد.
(کمکم و بهتدریج) وارد شدن، داخل شدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Throughout the evening, guests would trickle in.
در طول غروب، مهمانان بهتدریج وارد میشدند.
New members continued to trickle in to the club as word spread about its activities.
با انتشار اخباری در مورد فعالیتهای باشگاه، اعضای جدید همچنان وارد باشگاه میشدند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «trickle in» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/trickle-in