(فرد) خُردبین (کسی که با چیزهای بی اهمیت سروکار دارد یا به آنها علاقه دارد.)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The trivialist dismissed the complex issues as mere distractions.
فرد خُردبین مسائل پیچیده را صرفاً با حواسپرتی رد کرد.
In a world full of chaos, the trivialist sought solace in the ordinary.
در دنیایی پر از هرجومرج، فرد خُردبین بهدنبال آرامش در سادگی بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «trivialist» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/trivialist