۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Trivial Ailment

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation
کسالت/ ناخوشی/ بیماری بی‌اهمیت/ ناچیز link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- He went to the doctor for a trivial ailment.
- او برای یک کسالت بی‌اهمیت به دکتر مراجعه کرد.
- Don't bother the doctor with such a trivial ailment.
- دکتر را با چنین ناخوشی ناچیزی اذیت نکن.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت trivial ailment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «trivial ailment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/trivial-ailment

لغات نزدیک trivial ailment

پیشنهاد بهبود معانی