فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Truffled
ˈtrʌfld
ˈtrʌfld
معنی و نمونه‌جمله‌ها
adjective
ترافل‌شده، پخته‌شده با قارچ ترافل، سروشده با قارچ ترافل (نوعی قارچ خوراکی کمیاب و گران‌قیمت) (قارچ ترافل=قارچ دنبلان)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The truffled pasta dish was a culinary masterpiece.
ماکارونی سروشده با قارچ دنبلان شاهکار بود.
The restaurant's truffled risotto received rave reviews.
ریزوتو‌ی ترافل‌شده‌ی این رستوران نقدهای مثبتی دریافت کرده بود.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
His favorite snack was the truffled popcorn.
میان‌وعده‌ی مورد‌علاقه‌ی او پاپ‌کورن پخته‌شده با قارچ ترافل شده بود.
مترادف و متضاد truffled
-
noun cooked, prepared, or served with truffles (= a type of rare fungus that grows underground and can be eaten)
ارجاع به لغت truffled
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «truffled» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/truffled