فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Tsarina

zɑːrˈiːnə zɑːˈriːnə

توضیحات:

در انگلیسی بریتانیایی از tzarina نیز استفاده می‌شود.

در انگلیسی آمریکایی به‌جای tsarina، معمولاً از czarina استفاده می‌شود.

شکل‌ مذکر این لغت: tsar

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

(تا سال 1917 میلادی) همسر تزار روسیه، ملکه‌ی امپراتور روسیه

Historians studied the life of the last tsarina of Russia.

مورخان زندگی آخرین ملکه‌‌ی امپراتور روسیه را مطالعه کردند.

Many admired the tsarina for her charitable works.

بسیاری همسر تزار روسیه را به‌خاطر کارهای خیریه‌اش تحسین کردند.

noun countable

(تا سال 1917 میلادی) (مؤنث) تزارینا، امپراتور روسیه، پادشاه روسیه، فرمانروای روسیه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The tsarina ruled with grace and strength during her reign.

تزارینا در دوران سلطنت خود با فضل و قدرت حکومت کرد.

The tsarina wore a stunning crown during the ceremony.

فرمانروای زن روسیه در این مراسم تاج خیره‌کننده‌ای بر سر داشت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tsarina

  1. noun (until 1917) the wife of a tsar or the female Russian ruler

ارجاع به لغت tsarina

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tsarina» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tsarina

لغات نزدیک tsarina

پیشنهاد بهبود معانی