آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۹ مهر ۱۴۰۴

    Turn A Corner

    معنی turn a corner

    collocation

    برگشتن به گوشه‌ای

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های متوسط

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج turn a corner

    معنی turn a corner به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی ترکیبی «turn a corner» در زبان فارسی به‌طور کلی به «وارد مرحله‌ی تازه‌ای شدن» یا «بهبود یافتن پس از دوره‌ای دشوار» ترجمه می‌شود.

    این اصطلاح در زبان انگلیسی هم به‌صورت مستقیم (در معنای فیزیکیِ پیچیدن از گوشه‌ی خیابان) و هم به‌صورت استعاری به‌کار می‌رود. در کاربرد استعاری، «turn a corner» نشان‌دهنده‌ی لحظه‌ای است که وضعیت نامطلوب یا بحرانی رو به بهبود می‌گذارد و نشانه‌هایی از پیشرفت یا نجات از شرایط دشوار ظاهر می‌شود.

    در معنای فیزیکی، این عبارت به موقعیتی اشاره دارد که شخص یا وسیله‌ای در حال حرکت، از گوشه‌ی خیابان، مسیر یا جاده‌ای می‌پیچد و وارد مسیر جدیدی می‌شود. این کاربرد در زندگی روزمره بسیار رایج است و بیشتر برای توصیف حرکت در فضاهای شهری یا موقعیت‌های رانندگی استفاده می‌شود. با این حال، حتی در معنای فیزیکی هم، ایده‌ی تغییر جهت یا ورود به مسیر جدید وجود دارد که به استعاره‌ی آن عمق معنایی بیشتری می‌بخشد.

    در معنای استعاری و نمادین، «turn a corner» معمولاً برای اشاره به لحظه‌ی عبور از بحران یا نقطه‌ی عطف در زندگی فرد، یک سازمان یا حتی جامعه به‌کار می‌رود. مثلاً ممکن است گفته شود: “After months of struggle, the company finally turned a corner.” یعنی «پس از ماه‌ها تلاش، شرکت سرانجام از دوران دشوار عبور کرد.» در این معنا، «corner» نماد مانعی است که پشت آن، مسیر تازه و روشن‌تری قرار دارد.

    در حوزه‌ی پزشکی و سلامت، این اصطلاح نیز کاربرد ویژه‌ای دارد. هنگامی که درباره‌ی یک بیمار گفته می‌شود که has turned a corner، منظور این است که وضعیت جسمانی او از حالت بحرانی خارج شده و نشانه‌های بهبود آشکار شده است. چنین استفاده‌ای بیانگر امید، بازیابی نیرو و آغاز دوره‌ی نقاهت است. این معنای مثبت سبب شده تا «turn a corner» در بسیاری از متون انگیزشی و روان‌شناختی نیز به‌کار رود.

    از دیدگاه اجتماعی یا اقتصادی، «turn a corner» می‌تواند به لحظه‌ی تغییر در شرایط عمومی یک کشور، بازار یا جامعه اشاره داشته باشد. برای نمونه، زمانی که یک اقتصاد از رکود خارج می‌شود یا جامعه‌ای از بحران اجتماعی عبور می‌کند، می‌گویند آن کشور یا جامعه «turned a corner». این تعبیر نه‌تنها نشانه‌ی بهبود، بلکه نشانه‌ی آغاز مرحله‌ای تازه و سازنده‌تر است.

    «turn a corner» استعاره‌ای از حرکت، امید و تحول است. این عبارت یادآور آن است که حتی تاریک‌ترین مسیرها نیز پایانی دارند و با ادامه‌ی راه، می‌توان به نقطه‌ای رسید که نور و فرصت‌های تازه پدیدار می‌شوند. ازاین‌رو، این اصطلاح در زبان انگلیسی بار معنایی مثبتی دارد و اغلب برای القای امید، پایداری و گذر از سختی‌ها به کار می‌رود.

    ارجاع به لغت turn a corner

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «turn a corner» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/turn-a-corner

    لغات نزدیک turn a corner

    • - turn (or put) one's hand to
    • - turn (or set or put) the clock back
    • - turn a corner
    • - turn a deaf ear (to something)
    • - turn a deaf ear (to)
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.