با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Two-fisted

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective informal
    سرسخت، کاری، پرتکاپو
    • - The two-fisted journalist fearlessly exposed corruption.
    • - روزنامه‌نگار سرسخت بدون ترس فساد را افشا کرد.
    • - The two-fisted detective was known for his relentless pursuit of criminals, always ready to take action and bring them to justice.
    • - کارآگاه پرتکاپو به تعقیب بی‌وقفه‌ی جنایتکاران معروف بود و همیشه آماده بود تا دست به اقدام بزند و آن‌ها را به دست عدالت بسپارد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد two-fisted

  1. adjective Indulging in drink to an excessive degree
    Synonyms: hard, heavy

ارجاع به لغت two-fisted

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «two-fisted» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/two-fisted

لغات نزدیک two-fisted

پیشنهاد بهبود معانی