با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Unaffectedly

ˌʌnəˈfektɪdli ˌʌnəˈfektɪdli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
واقعی، به‌طور طبیعی، خودبه‌خود، به‌طور ذاتی، با صداقت، با خلوص، با بی‌ریایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- She smiled unaffectedly, even in the face of criticism.
- او حتی در مواجهه با انتقادات به‌طور طبیعی لبخند زد.
- The child played unaffectedly, lost in a world of imagination.
- کودک با بی‌ریایی بازی کرد و در دنیایی از تخیل گم شد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت unaffectedly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unaffectedly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unaffectedly

لغات نزدیک unaffectedly

پیشنهاد بهبود معانی