منزوی، انزواطلب، گوشهگیر، گوشهنشین، غیراجتماعی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was known for being unclubbable, preferring to spend his evenings alone at home.
او به انزواطلب بودن معروف بود چون ترجیح میداد عصرهایش را تنها در خانه بگذراند.
The unclubbable cat preferred to hide under the bed.
گربهی گوشهگیر ترجیح میداد زیر تخت قایم شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «unclubbable» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unclubbable