فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Uncork

ʌnˈkɔːrk ʌnˈkɔːk

گذشته‌ی ساده:

uncorked

شکل سوم:

uncorked

سوم‌شخص مفرد:

uncorks

وجه وصفی حال:

uncorking

معنی

چوب‌پنبه بطری را بر داشتن، رها کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد uncork

  1. verb to move aside a prepared obstruction
    Synonyms:
    open-up unseal remove the cork from
  1. verb draw the cork from (bottles)
    Antonyms:
    cork

ارجاع به لغت uncork

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «uncork» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/uncork

لغات نزدیک uncork

پیشنهاد بهبود معانی