زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Undermanned

ˌʌndərˈmænd ˌʌndəˈmænd

معنی undermanned | جمله با undermanned

adjective

دارای نفرات (یا خدمه یا کارگر یا کارمند) کمتر از میزان لازم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The navy was seriously undermanned.

نیروی دریایی به‌شدت دچار کمبود نفرات بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد undermanned

  1. adjective lacking the requisite workers or players
    Synonyms:
    understaffed short-staffed shorthanded short-handed

ارجاع به لغت undermanned

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «undermanned» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/undermanned

لغات نزدیک undermanned

پیشنهاد بهبود معانی